کد مطلب:3223 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:355

امام خمینی و استمرار مبارزه (1356- 1350)
امام خمینی و استمرار مبارزه (1356- 1350)

نیمه دوم سال 1350 اختلافات رژیم بعثی عراق و شاه بالا گرفت و به اخراج و آواره شدن بسیاری از ایرانیان مقیم عراق انجامید. امام خمینی طی تلگرافی به رئیس جمهور عراق، شدیداً اقدامات این رژیم را محكوم نمود. حضرت امام در اعتراض به شرایط پیش آمده تصمیم به خروج از عراق گرفت اما حكام بغداد با آگاهی از پیامدهای هجرت امام در آن شرایط، اجازه خروج ندادند.

از سوی دیگر همزمان با افزایش تولید و بهای نفت از سال 1350 به بعد، شاه احساس قدرت بیشتری می كرد و به موازات آن قلع و قمع

حدیث بیداری، ص: 91

مخالفین شدت یافت و رژیم ایران در مسابقه ای جنون آمیز خرید تجهیزات نظامی و كالاهای مصرفی امریكا و ایجاد پایگاههای نظامی متعدد برای امریكاییان در كشور و افزایش روابط تجاری و نظامی با اسرائیل را سرعت بخشید. جشنهای افسانه ای و بی سابقه ای تحت عنوان دو هزار و پانصدمین سال سلطنت شاهان ایران با حضور سران بسیاری از ممالك جهان با هزینه های گزاف بر ملت ایران تحمیل شد. این جشنها نمایشی برای نشان دادن قدرت و ثبات رژیم شاه بود.

امام خمینی طی پیامهای متعدد، جشنهای تحمیلی را محكوم كرد و پرده از عقب ماندگی كشور و واقعیتهای تلخ حاكم بر جامعه ایران برداشت.

در جریان جنگ چهارم اعراب و اسرائیل در حالی كه شاه به عنوان حامی مقتدر اسرائیل شناخته می شد، امام خمینی طی پیامی (آبان 1352) از ملت ایران خواست تا در مقابل تجاوز رژیم صهیونیستی بپاخیزند. در همین پیام بر وجوب حمایت مادی و معنوی ملل اسلامی

حدیث بیداری، ص: 92

از مبارزین فلسطینی و ارسال خون، دارو، اسلحه و آذوقه برای مجاهدین مسلمان فتوا داده شده بود. (61) در پیام دیگری امام خمینی تأكید كرد:

ملت اسلام تا این جرثومه فساد را از بن نكنند روی خوش نمی بینند، و ایران تا گرفتار این دودمان ننگین است روی آزادی نخواهد دید. (62)

اواسط اسفند سال 1353، شاه با تشكیل حزب درباری "رستاخیز" و ایجاد سیستم تك حزبی، خودكامگی را به حدّ اعلی رساند و طیّ یك نطق تلویزیونی اعلام كرد كه تمام ملت ایران باید عضو این حزب شوند و كسانی كه مخالفند بایست گذرنامه خود را گرفته و از كشور خارج شوند. (63) امام خمینی بلافاصله طی فتوایی اعلام كرد:

نظر به مخالفت این حزب با اسلام و مصالح ملت مسلمان ایران، شركت در آن بر عموم ملت حرام و كمك به ظلم و استیصال مسلمین است؛ و مخالفت با آن از روشن ترین موارد نهی از منكر است. (64)

فتوای امام خمینی و برخی دیگر از علمای اسلام كارساز و مؤثر افتاد. رژیم شاه علی رغم تبلیغات گسترده پس از چند سال رسماً شكست حزب رستاخیز را اعلام و آن را منحل كرد. امام خمینی در همان پیام نوشته بود:

این جانب در این كنج غربت از وضع اسفبار ملت ایران رنج می برم، و چقدر خوب بود كه در

حدیث بیداری، ص: 93

این شرایط حساس در میان آنها بودم و در این مبارزات مقدس، جهت نجات اسلام و ایران، از نزدیك با آنان همكاری می كردم. (65)

سال 1354 در سالگرد قیام 15 خرداد، مدرسه فیضیه قم بار دیگر شاهد قیام طلاب انقلابی بود. فریادهای درود بر خمینی و مرگ بر سلسله پهلوی به مدت دو روز ادامه داشت. پیش از این سازمانهای چریكی متلاشی شده و شخصیتهای مذهبی و سیاسی مبارز گرفتار زندانهای رژیم بودند. این حركت انقلابی بر شاه و ساواك بسیار گران می آمد. مأمورین پلیس مدرسه را محاصره و در جریان یك یورش بی رحمانه و ضرب و شتم طلاب، كلیه معترضین را دستگیر و به زندان افكندند. امام خمینی در پیامی به همین مناسبت نوید داد:

با همه مصیبتها، بیداری ملت مایه امید است. مخالفت دانشگاههای سرتاسر ایران- به حَسَب اعتراف شاه- و مخالفت علمای اعلام و طبقه محصلین و طبقات مختلف ملت با همه فشارها و قلدریها، طلیعه به دست آوردن آزادی و رهایی از قید استعمار است. (66)

حضرت امام در پیام 2 مهر 54 به كنگره سالیانه انجمنهای اسلامی دانشجویان امریكا و كانادا نوشت:

نقطه روشنی كه در این آخر عمر برای من امیدبخش است، همین آگاهی و بیداری نسل جوان و نهضت روشنفكران است كه با سرعت در حال رشد است؛ و با خواست خداوند تعالی به نتیجه قطعی كه قطع ایادی اجانب و بسط عدالت اسلامی است خواهد رسید. (67)

شاه در ادامه سیاستهای مذهب ستیز خود در اسفند 1354 وقیحانه تاریخ رسمی كشور را از مبدأ هجرت پیامبر اسلام به مبدأ

حدیث بیداری، ص: 94

سلطنت شاهان هخامنشی تغییر داد. امام خمینی در واكنشی سخت، فتوا به حرمت استفاده از تاریخ بی پایه شاهنشاهی داد. تحریم استفاده از این مبدأ موهوم تاریخی همانند تحریم حزب رستاخیز از سوی مردم ایران استقبال شد و هر دو مورد، افتضاحی برای رژیم شاه شده و رژیم در سال 1357 ناگزیر از عقب نشینی و لغو تاریخ شاهنشاهی شد.

امضای موافقت نامه 1975 در الجزایر بین شاه و صدام حسین (معاون وقت رئیس جمهور عراق) موقتاً به خصومتهای دو رژیم پایان داد. ادامه تنشها میان بغداد و تهران در آن زمان به زیانِ ثبات مورد نظر امریكا در خلیج فارس ارزیابی می شد، از این رو این توافق با پا در میانی رئیس جمهور الجزایر و دوست صمیمی شاه، انور سادات رئیس جمهور مصر، عملی گردید. الفت بین حكام بغداد و تهران شرایطی به مراتب دشوارتر از گذشته در مسیر مبارزات امام خمینی پدید می آورد؛ اما این موانع نمی توانستند امام را از ادامه جهادی كه آغاز كرده است منصرف سازند. در همین زمان سفیر ایران در عراق طی گزارشی خطاب به سران رژیم شاه نوشته بود:

آیت الله خمینی در عراق ساكت ننشسته و شدیداً علیه رژیم فعالیت می كند. خواهشمند است دستوری در این زمینه صادر تا تكلیف روشن شود.

شاه در پاسخ به این گزارش با خشم نوشته بود:

برای چندمین بار گفتم این صدا را خفه كنید. (68)

شاه غافل از این بود كه تقدیر خداوند رسالت و سرنوشتی دیگر برای امام خمینی رقم زده است- یریدون لیطفئوا نور اللَّه بافواههم و اللَّه متمّ نوره.

دموكراتها در سال 1355 به كاخ سفید راه یافتند. كمكهای مالی

حدیث بیداری، ص: 95

گسترده شاه به جمهوریخواهان در جریان انتخابات ریاست جمهوری امریكا نتیجه ای نبخشیده بود. جیمی كارتر با شعار حقوق بشر و محدودیت در صدور اسلحه به خارج كشور، پیروز شده بود. این شعارها به منظور جلوگیری از رشد احساسات ضد امریكایی در كشورهایی نظیر ایران و پوشش دادن به بحران اقتصادی داخل امریكا و وارد آوردن فشار بیشتر بر شوروی (سابق) برای گرفتن امتیازات در جریان مذاكرات كنترل سلاحهای هسته ای (سالت) مطرح شده بود. متعاقب سیاستهای حزب دموكرات امریكا، شاه در ایران سیاست "فضای باز سیاسی" را اعلام و دست به تغییرات ظاهری و جابه جایی مهره ها زد.

خطمشیهای امریكا در مورد ایران كه به وسیله وزارت خارجه امریكا و سازمان سیا ترسیم و به سفارت این كشور در تهران ارسال شاه و جیمی كارتر، رئیس جمهور وقت امریكا می شد و بعدها در مجموعه اسناد لانه جاسوسی منتشر گردید نشان می دهد كه هیچ گونه تغییری در روند حمایتی همه جانبه امریكا از شاه بروز نكرده بود و دموكراتها نیز همچون گذشته شاه را عاملی اساسی برای حفظ منافع امریكا در منطقه خلیج فارس می دانستند و به همین دلیل نیز ایران از طرح محدودیت صدور اسلحه مستثنا گردید. سفر كارتر و همسرش به تهران و سخنان او در پشتیبانی بدون شرط كاخ سفید از شاه بیانگر این بود كه فضای باز سیاسی حركتی نمایشی و زودگذر می باشد.